وقتی این مطلب رو خوندم برام تمام این دوران زنده شد▼.
رویکرد کوتوله پروری در سیستم مدیریت ایران
یکی از دلایل اصلی شرایط کنونی کشورمان، رویکردهای مدیریتی دولتهای
بعد از انقلاب با گفتمانهای متفاوت انقلابی، جهادی-دفاعی، سازندگی،
توسعه سیاسی- آزادیهای مدنی، عدالتخواهی و درنهایت اعتدال است. با
توجه به نوع گفتمانها در هر دوره سیستم مدیریتی هم دستخوش تغییرات
شدید و اغلب اتوبوسی شده است. به نظر میرسد اکثر این دولتها در یک
رویکرد به نام "رویکرد کوتوله پروری" اشتراک دارند. این رویکرد در
دولتهای مختلف دارای شدت و ضعف بوده است.
این نوع رویکرد مشکلات زیادی برای رشد و توسعه کشور ایجاد نمود و
سرمایههای عظیم کشور ازجمله ثروت بزرگ نیروی جوان، نفت و گاز و... را
نابود کرد.
در این میان بعضیاوقات تکستارههایی در سیستم مدیریتی کشور پدیدار
شده و خدمات ارزندهای به ملت و کشور عرضه داشتند که به عدم تداوم نگرش
و رویکرد آنها، نتوانستند جهتدهی مناسبی به مدیریت منابع و نیروی
انسانی کشور بدهند.
مدیران کوتوله دارای ویژگیهای مشترکی به شرح ذیل هستند:
1- فاقد دانش، توانایی و شایستگی لازم هستند ولی با اطلاعات سطحی که
دارند در مورد هر چیزی اظهارنظر کرده و سخنرانان توانایی هستند!! و فرصت صحبت کردن و اظهار نظر
به
زیردستان نداده مگر برای تایید سخنانشان!
2- حوزه مدیریتشان بهمثابه ملک شخصی است که بر اساس سلیقه و به فراخور
زمان از آن هزینه میکنند.
3- نگاهشان به مسند، نگاهی عنکبوتی است، بدان معنی که چینش زیرمجموعه
را بر اساس بقاء خویش انجام میدهند.
4- مدیران زیرمجموعه خود را از میان افراد ناتوانتر از خود انتخاب
میکنند.
5- لابی باشخصیتهای سیاسی مذهبی و بهویژه نمایندگان مجلس
و ائمه جمعه!برای بقاء
پست و کسب اعتبار، از وظایف روزمره آنهاست.
6- قانون بقاء پست در مورد آنها صادق است یعنی از دولتی به دولت دیگر
همیشه مدیر میمانند و انگار مدیر متولد شدهاند و می دانند هر دولتی
از چه رنگ تسبیحی خوشش می آید.
7- مانع رشد و ارتقاء کارکنان زیرمجموعه خود شده
و کارکنان شایسته تر از خود را مغضوب و خلع سلاح کرده! و معیار ارتقاء افراد
را میزان نزدیکی و وفاداری میدانند.
8- برای حفظ جایگاه ریسک پذیر نبوده و در انجام امور به دلیل عدم آگاهی از قوانین،
دستور مستقیم بر انجام یا عدم انجام کار نمیدهند و پاراف درخواستهای
ارباب رجوع معمولاً جمله معروف "طبق مقررات یا طبق رویه" است.
9- لابیگرهای خبرهای بوده وزندگیشان از رانتها تغذیه میشود.
10- از بورس تحصیلی و مأموریتهای پرسود بهخوبی بهره میبرند.
11- بیشتر وقتشان صرف جلسات بیثمر میشود که
خودشان بیشتر آنرا مدیریت کرده و سخنران آن هستند و دیگران مستمع!
12- برای پربار نمودن رزومههایشان، ریاست هیئتهای ورزشی و ... را
برعهده گرفته و مانع بزرگی در مقابل ورزشکاران حرفهایاند.
13- علاقه شدیدی به برگزاری همایشهای بزرگ و پرهزینه و بی محتوی دارند.
14- صف اول هر مناسبتی مینشیند و زاویه دید دوربین رسانهها را
بهخوبی شناسایی میکنند و در پس پرده این تظاهر انواع تخلفات قانونی و
دینی را انجام میدهند.
15- از بودجه دولت بعضی از رسانهها را اجیر و تبلیغات پرسروصدایی
دارند.
16- علیرغم نداشتن وقت کافی، رزومه پر پیمانهای از کتب و مقالات به
چاپ رسیده دارند.
17- بیرق آنها بر پشتبام خانه شان افراشته و جهت وزش باد را بهخوبی
حس میکنند.
18- تشریفاتشان زیاد و دیدارشان برای مردم و
کارکنان زیرمجموعه پرمشقت است.
19- اگر درخطر عزل قرار گیرند نزدیکترین دوستان خود را قربانی
میکنند!!
20- آمار پردازان و مستندسازان حرفهای هستند.
21- با ایجاد شبکههای مدیریتی بین بخشی، در امور استخدامی به دادوستد
پرداخته و بستگان خود را بهراحتی مستخدم دولت میکنند.
22- بعد از پایان ساعات کار که کارکنان سازمان را ترک میکنند و در آخر
شب زمان لابی آنها است.
23- اسپانسرهای خوبی برای انتخابات هستند.
24- پرونده سازان حرفهای برای رقبای احتمالیاند.
25- همزمان هم مدیر، هم دانشجو و هم استاد دانشگاه هستند.
26- برای دیدار مدیران بالادستی هدایای ارگانیک میبرند.
27- آهنگ انتظار گوشیهای تلفن همراه آنها بسیار معنوی و شامل سخن
بزرگان است
28- در بوروکراسی و کاغذبازی استاد بیبدیل هستند.
29- جهت تحکیم ریاست خود با مدیران قبلی زدوبند و تساهل میکنند و جرئت
تغییر مدیران قبلی را ندارند.
30- از روسای شکستخورده قبلی بهعنوان مشاور استفاده میکنند.
31- باوجود ناشایستگی و نالایقی روسای قبلی از آنها تقدیر میکنند تا
در زمان برکنار شدن خودشان موردتقدیر قرار بگیرند.
32- هیچگونه برنامه جدیدی ندارند و از ترس تغییر برنامه مدیران
شکستخورده قبلی را دنبال میکنند.
33- جرئت تغییر و اصلاح در سیستم مدیران موروثی قبلی را ندارند.
رویکرد کوتوله پروری مانند بیماری مزمنی در بدنه مدیریتی کشور رسوخ و
نهادینه شده است. یکی از دلایل اصلی ناکارآمدی دولتها و نارضایتی مردم
از دولتیها وجود این رویکرد خطرناک مدیریتی در آنهاست. حذف این
رویکرد نیاز به عزمی جدی دارد و نجات مدیریت کشور از دست مدیران
کوتوله، نجات کشور خواهد بود.
|