ՇԱՐՂԻ

Sharghiye_Ghamgin

ՇԱՐՂԻ

Sharghiye_Ghamgin

August

http://growingveggies.com/wp-content/uploads/2010/05/header_1.jpg

http://sirus216.5gbfree.com/weblogs/august/little_prince.jpg

اگر میخواهی جامعه ای را نابود گردانی ، فرومایگان و بیشعوران را به مشاغل عالی و مدیریت بگمارید و نخبگان و تحصیلکردگان را به مشاغل پست گمارید

http://www.irannaz.com/user_files/image/image12/0.099356001297567766_irannaz_com.jpg

http://bibadil.com/photojoke/Bibadil-Photojoke-142-900224-office.jpg

http://media.jamnews.ir/Editor/photo_2015-10-28_16-08-55.jpg

http://sirus216.5gbfree.com/weblogs/august/photo_2016-08-17_22-13-49.jpg

http://sirus216.5gbfree.com/weblogs/august/photo_2016-08-17_22-13-30.jpg

بستنی عنکبوتی اونا و ما!

فاصله های خالی، از فیش حقوقی من تا فیش حقوقی تو! هیچ وقت پر نمی شود

فوق تخصص جراحی پلاستیک: 650 میلیون

مدیرعامل بانک رفاه: 240 میلیون

فوتبالیست و مربی: 250 میلیون

وکیل سرشناس: 200 میلیون

خلبان پایه 1: 30 میلیون

مدیر بیمه: 180 میلیون

آرایشگر زنانه: 25 میلیون

بازیگر سرشناس: 40 میلیون

طلبه: 800 هزار(بابت چی! نمیدونم)

مداح اهل بیت: 5 تا 40 میلیون شب کاری

استاد تمام دانشگاه: 13 میلیون

دکتر عمومی: 10 میلیون

رفتگر شهرداری: 1 میلیون

سرباز: 105 هزار

ای کاش می‌توانستند
از آفتاب یاد بگیرند
که بی‌دریغ باشند
در دردها و شادی‌ هاشان

حتی
با نان خشکشان

 

و کاردهایشان را
جز از برای ِ قسمت کردن
بیرون نیاورند

 

افسوس
آفتاب مفهوم  بی‌دریغِ عدالت بود و

آنان به عدل شیفته بودند و
اکنون
با آفتاب گونه ای
آنان را
اینگونه دل فریفته بودند !!

 

ای کاش می‌توانستم
خون  رگان  خود را

من

قطره
       قطره
             قطره

                   بگریم     

تا باورم کنند.

 

ای کاش می‌توانستم
یک لحظه می‌توانستم ای کاش

 

بر شانه‌های خود بنشانم
این خلقِ بی‌شمار را،
گرد حباب  خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند که خورشیدشان کجاست
و باورم کنند.

 

ای کاش
می‌توانستم!

 

 

گزارشى قابل تأمل
آموزش‌عالی با صند‌‌‌‌‌لی‌های خالى!!


ایران ٥ برابر کشورهای پیشرفته د‌‌‌‌‌انشگاه د‌‌‌‌‌ارد.‌‌‌‌‌ ایران ٢٦٤٠ د‌‌‌‌‌انشگاه د‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌ر حالی که چین ٢٤٨١ و هند‌‌‌‌‌‌ ١٦٢٠ د‌‌‌‌‌انشگاه د‌‌‌‌‌ایر کرد‌‌‌‌‌ه است!
مدرک گرایی ایرانی‌ها، وضع دردناکی برای اقتصاد ایران رقم زده است. حالا کشور ما بیشتر از هند و چین یک‌میلیارد و چند صد‌میلیون نفری دانشگاه و مراکز آموزش عالی دارد. بنا به آخرین گزارش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در ایران ٢٦٤٠ دانشگاه وجود دارد که از این میان سهم وزارت علوم از جمعیت دانشجویی ٦٨‌ درصد و سهم دانشگاه آزاد ٣٢‌ درصد است.
این درحالی است که براساس اعلام موسسه اسپانیایی CISC چین تنها ٢٤٨١ و هند‌ ١٦٢٠ دانشگاه دایر کرده است. این تعداد دانشگاه، حدود ٥‌ هزار‌میلیارد تومان از بودجه کل کشور را می‌بلعد و نزدیک به ٥٠‌ درصد از جمعیت بیکار کشور را تولید می‌کند. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و نکته دیگر اینجاست که درنهایت بدنه اداری ایران نخبگان را به حاشیه می‌راند و متوسط‌ها و فارغ‌ التحصیلان رشته‌های غیرمرتبط را به خود جذب می‌کند.
بنا به اعلام مهدی سیدی رئیس کارگروه نخبگان شورایعالی انقلاب فرهنگی در‌سال ٢٠١٥ حدود ١١٣٠٠ دانشجوی نخبه از ایران مهاجرت کرده‌اند که این تعداد حاکی از رشد ١٦‌درصدی مهاجرت نخبگان از کشور نسبت به‌ سال ٢٠١٤ است و پدیده مدرک گرایی در بین مدیران و معضل دکتری یک شبه امکان رقابت سالم در بدنه اداری ایران را محدود و محدودتر کرده است.
بیشتر از ٨٠‌ درصد وزرای انگلیس لیسانسیه‌اند و در ایران بیشتر مدیران ما مدرک دکتری دارند. خروجی بدنه اداری انگلیس این است که آنها به‌عنوان یک اقتصاد بزرگ جهان مطرح شوند و ایران به‌عنوان یک اقتصاد بحران زده!
این درحالی است که بنا به تازه‌ترین اعلام موسسه اسپانیایی CISC تعداد دانشگاه ‌ها در اغلب کشورهای پیشرفته جهان زیر ٥٠٠ دانشگاه است به‌طوری که آلمان ٤١٢، انگلیس ٢٩١، کانادا ٣٢٩، ایتالیا ٢٣٦ و هلند ٤٢٣ دانشگاه دارند. این درحالی است که برخی کشورهای اروپایی نظیر نروژ، سوئد، دانمارک، فنلاند زیر ١٠٠ دانشگاه تأسیس کرده‌اند. این آمار درباره کشورهای پیشرفته آسیایی مانند سنگاپور و کره‌جنوبی نیز تکرار می‌شود و تنها ژاپن است که کمی پا را فراتر از این قاعده گذاشته و ٩٨٧ دانشگاه دارد. شمار دانشگاه‌ها در استرالیا و نیوزیلند نیز مانند سایر کشورهای توسعه یافته جهان رقمی زیر ٥٠٠ است. موسسه CISC که بزرگترین بدنه تحقیقات عمومی اسپانیا و از زیرمجموعه‌های آموزش و پرورش این کشور به شمار می‌آید، همچنین گزارش داده است که آمریکا با حدود ٣١٠‌میلیون نفر جمعیت، ٣‌هزار و ٢٨٠ دانشگاه دارد.
و البته چه کسی می‌پذیرد که در شهر کوچکی مثل قم یا سمنان بیشتر از ٦ دانشگاه دولتی با ردیف بودجه‌ای وجود داشته باشد و در سیستان و بلوچستان بچه‌ها در کپر درس بخوانند و گونی برنج را به‌عنوان کیف مدرسه به دست بگیرند؟ کدام عقل اقتصادی می‌پذیرد که تایپیست یک اداره مدرک لیسانس بگیرد و به پست کارشناسی برسد اما نه کارشناس توانایی باشد و نه دیگر مثل گذشته کار تایپ انجام دهد؟
در ایران کارخانه مدرک چاپ کنی به راه افتاده است و صرف بودجه‌های کلان آموزشی، ارزش افزوده اقتصادی به دنبال ندارد. به‌عنوان مثال در یک سازمان تخصصی تجاری به وفور با کارمندانی مواجه‌ایم که مدرک ادبیات یا مدیریت فرهنگی دارند و درواقع بودجه آموزشی در رشته ادبیات به هدر رفته است. از طرفی مدرک لیسانس آن کارمند برای یک سازمان اقتصادی هم کارایی ندارد.
او ادامه می‌دهد: یا مثال دیگر از ناکارآمدی نظام آموزش دانشگاهی در ایران این است که به وفور با مدیرانی مواجه‌ایم که یک شبه دکترا گرفته‌اند این درحالی است که در انگلیس به‌عنوان یک اقتصاد پیشرفته، بالای ٨٠‌درصد وزرا دارای مدرک تحصیلی لیسانس هستند.
درواقع پرسشی که مطرح می‌شود این است که خروجی آن همه مدیر دکتر در ایران چیست؟ یا آمده‌ایم برای ورود به مجلس شرط گرفتن مدرک فوق‌لیسانس را لحاظ کرده‌ایم که این مسأله نیز از همان نگاه مدرک‌گرایی‌مان ناشی می‌شود. در ایران بی‌شمار دکتر داریم که حتی به یک زبان بین‌المللی اشراف ندارند و نمی‌توانند منابع اصلی علم را مطالعه کنند. کجای دنیا به کسی دکترا می‌دهند که قادر به مطالعه منابع اصلی و کتب مراجع رشته خود نیست؟
نگاه مدرک گرا در بدنه اداری موجب شده است افراد به صورت ظاهری قضیه، بسنده کنند و سیستم آموزشی کمترین کارایی ممکن را در افزایش بهره‌وری داشته باشد. به‌عنوان مثال ما در ایران رشته مدیریت فرهنگی ایجاد کرده ایم. افرادی که جذب این رشته می‌شوند غالبا با رتبه‌های بسیار پایین پذیرفته می‌شوند و تقریبا بیشتر آنها در مشاغل غیرمرتبط بکارگیری می‌شوند یا بیکارند.
گزارش: مریم شکرانی|شهروند

مدرک عالی ، سواد تو خالی!

جدیدترین گزارش دولت از بازار کار نشان می‌دهد بیشترین تعداد بیکاران هم اکنون لیسانس دارند، ۱۰۵ هزارنفر فوق لیسانس و پزشکی خوانده‌اند ولی بیکارند و آمار غیرفعالی و سرگردانی به طرز عجیبی میلیونی شده است.

اینم مدرکش:

http://arsalan-nasery.persiangig.com/image/c%2B%2B.jpg

یک برگ از هزاران خیانت قاجار (به عبارتی روسیه)

پادشاهان قاجار

دوران قاجاریه یکی از تاریک ترین دوران تاریخ ما است. نخست به دلیل شکست های متوالی و عقب نشینی ایران در جنگ ها، دوم آن که شاهان دیکتاتور و خرافاتی قاجار با دخالت پیگیر آخوندها، سدی در راه آشنایی مردم با علوم و تکنولوژی در حال پیشرفت در اروپا شدند، و دیگر آن که آنان بسیار بوالهوس، خوش گذاران و عیاش بودند و مملکت را برای هوس های خود به فقر و تنگدستی کشاندند.

یک برگ از هزاران خیانت قاجار

حاتم بخشی قاجار و جدایی سرزمین های ابدی و تاریخی ایران در آسیای مرکزی 

( پیمان آخال ) : 

کشورهای جعلی ترکمنستان و ازبکستان (دو کشور امروزه ترکیزه شده یا در حال ترکیزه شدن) در سال 1881 میلادی (133 سال پیش) از ایران جدا شد. از نظر وسعت و منابع غنی و قدمت تاریخی و نزدیکی به ایران، اهمیت الحاق دوباره این مناطق به ایران حتی از سایر مناطق اهمیت بیشتری دارد. 

شرح واقعه : 

پیمان آخال یا آخال تکه یکی دیگر از قراردادهای ننگین ایران به شمار می رود که از سوی استعمار روس بر ایران بزرگ تحمیل شد . این قرارداد میان امپراتوری روسیه و ایران قاجار در ۲۱ سپتامبر ۱۸۸۱ میلادی بسته شد که هدف آن برای تعیین مرزهای دو کشور در مناطق ترکمن نشین شرق دریای خزر محسوب می شد.این پیمان به اشغال سرزمین خوارزم که زادگاه مشاهیر بزرگ ایران مانند ابوریحان بیرونی و پادشاهان سلسله خوارزمشاهیان بود به دست روسیه تزاری رسمیت بخشید. 

پس از شکست ۱۸۶۰ ایران قاجاری و نیز با گسترش حضور استعمار بریتانیا در مصر، در سالهای ۱۸۷۳ تا ۱۸۸۱، امپراتوری روسیه اشغال کامل خاک ایران در بخش شمالی فلات ایران را در پیش گرفت. نیروهای فرماندهان میخاییل اسکوبلف، ایوان لازارف و کنستانتین کافمن به چنین کام یابی دست یافتند. 

ناصرالدین شاه قاجار بی خیال از موضوع، تنها وزیر خارجه اش میرزا سعید خان معتمن الملک را به دیدار ایوان زینوویف فرستاد تا پیمانی را در تهران امضا کنند. با سرنهادن به این پیمان، ایران از ادعا درباره خاک خود در سرتاسر آسیای میانه و ترکمنستان و فرارود چشم پوشی کرد و رود اترک را به عنوان مرز نوین، از قاجار به ارث برد. زان پس مرو، سرخس، عشق آباد و دورادور آنها زیر فرمان الکساندر کومارف در آمد.امروزه خوارزم بخشی از کشوری تازه ایجاد شده به نام ازبکستان می باشد که مردم جنوب آن همگی از اقوام ایرانی تاجیک می باشند و از دیدگاه نژادی با ترکان ازبک هیچ همخوانی ندارند. 

سرزمینهای جداشده فرارود(ماوراالنهر) بر اساس پیمان آخال با روسیه(1881میلادی ): 

ترکمنستان: ۴۸۸۱۰۰ کیلومتر مربع 
ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ کیلومتر مربع 
تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ کیلومتر مربع 
بخشهای ضمیمه شده به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰کیلومتر مربع 
بخشهای ضمیمه شده به قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ کیلومتر مربع 
جمع کل: 1226500 کیلومترمربع 
پسند و داغ به یادتون نره...  

در میان قزاق‌ها رضا فردی آزاداندیش ولی ناآرام و متمرد بود. او یک بار در زمان استاروسلسکی، پاگون یکی از افسران روسی ارشدش را کَند. او همچنین فرماندهی معنوی سایر افسران ایرانی را نیز به دست آورده بود؛ چراکه سایر افسران ایرانی نیز از او تبعیت می‌کردند و استاروسلسکی همواره مجبور بود او را راضی نگه دارد. او اهل تملق نبود و با زیردستانش در بریگاد به نیکی رفتار می‌کرد و گاه به آنان از جیب خود انعام نیز می‌داد.گاهی نیز مانند سایر قزاقها دست به شمشیر و اسلحه می‌برد؛ ولی کینه جو نبود و انتقام نمی‌گرفت. یکی از افسران هم رده‌اش به نام علیشاه در درگیری ای صورت او را زخمی کرد. زمانی که رضا وزیر جنگ شد، افسر مزبور فرار کرد. به دستور رضا او را برگرداندند و با درجه‌ای از او دلجویی کردند و او تا مقام سرتیپی نیز رسید.

جالب اینکه در کل دوره زندگیش تنها یک سفر خارجی داشت..


بزرگترین خدمت وی به ایران ساقط ساختن حکومت قاجار (حکومت جهل و خرافه) بود..


اما وی خدمات ارزنده ای داشت که قطعا خوانده اید

رضاشاه چه در جایگاه پادشاه و چه در جایگاه نخست‌وزیر و وزیر جنگ، کارهایی کرد که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از:

فریدون هویدا

فریدون هویدا (زادهٔ ۳۰ شهریور ۱۳۰۳ برابر با ۲۱ سپتامبر ۱۹۲۴ در دمشق - درگذشتهٔ ۱۲ آبان ۱۳۸۵ برابر با ۳ نوامبر ۲۰۰۶ در نیویورک) نویسنده، سیاست‌مدار و نقاش ایرانی بود. وی از ۱۳۴۹ تا انقلاب اسلامی سفیر و نمایندهٔ دائم ایران در سازمان ملل متحد بود.در سال ۱۹۶۷ از طرف محمدرضا پهلوی ماموریت یافت تا در فرانسه بعنوان میانجی جنگ ویتنام با نمایندگان دولت ویتنام شمالی ملاقات نماید اما بعلت بی میلی دولت ویتنام شمالی این ماموریت به شکست انجامید .زندگی‌نامه

فریدون در دمشق به دنیا آمد. در بیروت بزرگ شد، و در همان جا تحصیلات خود را در رشته حقوق آغاز کرد. سپس از دانشگاه سوربن پاریس مدرک دکتری در رشته حقوق بین‌الملل دریافت کرد.او برادر امیرعباس هویدا نخست‌وزیر پیشین ایران است.هویدا در سال ۱۹۴۸ میلادی از جمله تهیه‌کنندگان متن پیش‌نویس اعلامیه جهانی حقوق بشر بود و طی سال‌های ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۲ میلادی در سازمان یونسکو بخش ارتباطات جمعی به کار مشغول بود. در سال ۱۹۵۷ و یک سال پس از آن که برادرش امیرعباس به نخست‌وزیری ایران رسید، وی به سمت معاون وزیر امور خارجه رسید. طی سال‌های پس از انقلاب زندگی هویدا در مسافرت میان پاریس و نیویورک می‌گذشت. هویدا در فرانسه به دلایلی از جمله بنیان‌گذاری نشریه سینمایی کایه دو سینما، و هم چنین شناخت مسایل جهان عرب شهرت فراوانی داشت.
  •  فعالیت‌ها
  • تأسیس مجلهٔ بسیار معتبر کایه دو سینما (به همراه چند تن دیگر)
  • نماینده رسمی ایران در سازمان ملل از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۷
  • کاردار سازمان ملل متحد از سال ۱۳۵۷ تا زمان مرگ
کتاب‌شناسی
  • قرنطینه
  • اعراب به چه می‌اندیشند
  • سقوط شاه
  • در زمینی شگفت
  • تاریخ رمان پلیسی
  • برف‌های سینا
  • شب‌های فئودالی
امیرعباس هویدا

   امیر عباس هویدا (۱۲۹۸–۱۸ فروردین ۱۳۵۸ در تهران) یکی از نخست‌وزیران ایران در زمان حکومت محمد رضا پهلوی بود. وی ۱۳ سال نخست وزیر بود و ریاست دولت در ایران را بر عهده داشت که این طولانی‌ترین ریاست بر دولت در طول تاریخ ایران بوده‌است.

علاقه به تولیدات ملی

تولید اولین خودرو پیکان در ایران در سال ۱۳۴۸ صورت گرفت. هویدا در خرداد همین سال یک دستگاه پیکان خریداری نمود. نخست وزیر وقت ایران در ساعت‌های غیر اداری سفرهای شهری‌اش را با پیکان انجام می‌داد که به گفته یکی از مجلات آن زمان این کار نخست وزیر باعث دلگرمی تولیدکنندگان پیکان شده بود چون یک مقام مسئول در کشور به جای اینکه سوار اتومبیل‌های خارجی شود از خودرو ساخت میهن استفاده می‌کند.

نخست وزیر امیرعباس هویدا بیش‌ترکالاهای ایرانی را می‌پسندید

 و راننده نیز نداشت و با پیکان سرمه ای خود به سر کار می‌رفت

عسگراولادی: پول ندارم ماشین نو بخرم

اسداله عسگراولادی: پول ندارم ماشین نو بخرم!

بخشی از گفت و گو با عسگراولادی در اتاق بازرگانی را میخوانیم :
خیلی ها می گویند شما پولدار هستید.


دروغ می گویند. این سر و صدایی است که اسرائیلی ها!!برای تخریب برادر من ایجاد کردند. برادر من هیچی نداشت. من 60 سال پیش خانه ای با قیمت 5600 تومان خریداری کردم و آن خانه را نفروختم و هم اکنون بیش از یک میلیارد تومان می ارزد. اگر اینطوری حساب کنید پولدار هستم.


بسیاری از مردم هم اکنون به واسطه دریافت تسهیلات به سیستم بانکی کشور بدهکار هستند. شما تا کنون از بانک وام نگرفتید؟

خیر. قبل از انقلاب تسهیلات از بانک گرفتم و پرداخت کردم اما هم اکنون به هیچ بانکی بدهکار نیستم. زندگی من خیلی کوچک است.

صادق هدایت

یک دوستی داشتم،

پلوی غذایش را خالی می خورد،

گوشت و مرغش را می گذاشت آخر کار، می گفت:

می خواهم خوشمزگی اش بماند زیر زبانم.
همیشه هم پلو را که می خورد سیر می شد، گوشت و مرغ غذا می ماند گوشه ی بشقابش، نه

از خوردن آن پلو لذت می برد، نه دیگر ولعی داشت برای خوردن گوشت و مرغش، برای

جاهای خوشمزه ی غذا...
زندگی هم همینجوری ست. 
گاهی شرایط ِ ناجور زندگی را تحمل می کنیم،

و لحظه های خوبش را می گذاریم برای بعد،

برای روزی که مشکلات تمام شود.
هیچ کداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم.
همه ی خوشی ها را حواله می کنیم برای فرداها،

برای روزی که قرار است دیگر مشکلی نباشد،

غافل از اینکه زندگی دست و پنجه نرم کردن با همین مشکلات است.

یک روزی به خودمان می آییم می بینیم یک عمر در حال خوردن پلو خالی ِ زندگی مان بوده

ایم و گوشت و مرغ لحظه ها، دست نخورده مانده گوشه ی بشقاب،

دیگر نه حالی هست،

نه میل و حوصله ایی.
به راهی که اکثر مردم می روند بیشتر شک کن،

زیرا اغلب مردم فقط تقلید می کنند

god vs evil who succeed us

Keep Holding On
Avril Lavigne


________________________________
You're not alone
Together we stand
I'll be by your side
You know I'll take your hand
When it gets cold
And it feels like the end
There's no place to go
You know I won't give in
No, I won't give in
Keep holding on
'Cause you know we'll make it through
We'll make it through
Just stay strong
'Cause you know I'm here for you
I'm here for you
There's nothing you could say
Nothing you could do
There's no other way when it comes to the truth
So keep holding on
'Cause you know we'll make it through
We'll make it through
So far away
I wish you were here
Before it's too late
This could all disappear
Before the doors close
And it comes to an end
With you by my side, I will fight and defend
I'll fight and defend
Yeah, yeah
Keep holding on
'Cause you know we'll make it through

Chicago Farmer -- It's Alright

World Humanitarian Day

19 August

 

“One day, one message, one goal. To inspire people all over the world to do

 

 something good, no matter how big or small, for someone else.”

I wanna leave my footprints on the sands of time

Know there was something that, and something that I left behind

When I leave this world, I’ll leave no regrets

Leave something to remember, so they won’t forget

I was here…

I lived, I loved

I was here…

I did, I’ve done, everything that I wanted

And it was more than I thought it would be

I will leave my mark so everyone will know

I was here…

I want to say I lived each day, until I died

I know that I had something in, somebody’s life

The hearts I have touched, will be the proof that I leave

That I made a difference, and this world will see

I was here…

I lived, I loved

I was here…

I did, I’ve done, everything that I wanted

And it was more than I thought it would be

I will leave my mark so everyone will know

I was here…

I just want them to know

That I gave my all, did my best

Brought someone to happiness

Left this world a little better just because…

I was here…

I was here…

I lived, I loved

I was here…

I did, I’ve done, everything that I wanted

And it was more than I thought it would be

I will leave my mark so everyone will know

I was here…


 
Ես ուզում եմ թողնել իմ հետքերը ժամանակի ավազի վրա:

Գիտեմ,ես ունեցել եմ մի բան,որը թողել եմ անցյալում:

Երբ որ ես կլքեմ այս աշխարհը,ես այն կլքեմ առանց զղջալու,

Թողնելով ինչ-որ բան հիշատակ,որպեսզի ինձ չմոռանան…

Ես եղել եմ այստեղ…

Ես ապրել եմ,ես սիրել եմ,

Ես եղել եմ այստեղ…

Ես ստեղծել եմ,ես արել եմ ամեն ինչ,ինչ ուզեցել եմ անեմ,

Եվ այդ ավելին էր քան ես սպասում էի:

Ես թողնում եմ իմ հետքը,և բոլորը կիմանան,

Որ ես եղել եմ այստեղ…

Ես ուզում եմ ասել,որ ես ապրել եմ ամեն օրը իմ կյանքի,մինչև մահ:

Ես գիտեմ,որ ես ինչ-որ բան նշանակել եմ ինչ-որ մեկի կյանքում:

Սրտերը,որոնց ես դիպչել եմ,կլինեն ապացույցը նրա,որ  հեռանալով,

Ես փոխել եմ այս աշխարհը,և բոլորը կտեսնեն…

Ես եղել եմ այստեղ…

Ես ապրում եմ,ես սիրում եմ:

Ես եղել եմ այստեղ…

Ես ստեղծել եմ,ես արել եմ ամեն ինչ,ինչ ուզեցել եմ անեմ ,

Եվ այդ ավելին էր քան ես սպասում էի

Ես թողնում եմ իմ հետքը,և բոլորը կիմանան ,

Որ ես եղել եմ այստեղ…

Ես ուղակի ուզում եմ,որ բոլորն իմանան

Որ ես տվել եմ ինձ ամբողջությամբ,արել եմ ամեն ինչ,ինչ կարողացել եմ,

Դարձնելով ինչ-որ մեկին երջանիկ

Թողնելով այս աշխարհը մի քիչ ավելի լավը, քանի որ …

Որ ես եղել եմ այստեղ…

Ես եղել եմ այստեղ…

Ես ապրել եմ,ես սիրել եմ:

Ես եղել եմ այստեղ…

Ես ստեղծել եմ,ես արել եմ ամեն ինչ,ինչ ուզեցել եմ անեմ,

Եվ այդ ավելին էր քան ես սպասում էի:

Ես թողնում եմ իմ հետքը,և բոլորը կիմանան,

Որ ես եղել եմ այստեղ…

http://www.genocide-museum.am/eng/on-line-photos/00022.jpg

"The Massacre Of Adana"
Elvira Markaryan

Massacre is cruel,

let the Armenians cry,

beautiful Adana turned into a desert,

fire, swords and ruthless plundering,

destroyed Rouben's house (Cilicia).

Sun, stop shining your bright light on us.

Moon, wear the black ring of mourning.

The Southern beast went through our country,

dried and wrinkled trees and flowers everywhere.

Not too long afterwards,

the poor Armenians,

they fell under the swords of the vicious crowds,

churches and schools,

burned in fires, hundreds of Armenian unmercifully died. 

The merciless and unlawful pogroms orphaned the kids from mothers,

the brides from their husband,

the murderers were full from the blood of Armenians.

Its a shame, the rich Adana is empty,

the whole Cilicia has turned into ashes,

only the pretty Hadjen survived,

why isn't the mountainous Zeytoun not moving.

For three days,

the fire from inside and the enemies bullets from outside,

the erased the Armenian from the surface of the earth,

blood is running from the rivers.

 

Ադանայի ողբը (Տարբերակ 1)

Կոտորածն անգութ, հայերը թող լան,
Անապատ դարձավ շքեղ Ատանան:
Կրակը, սուրը ու անխիղճ թալան,
Ռուբենյաց տունը, ա՜խ, ըրավ վերան:

Ալ մի’ տար լույսդ, պայծառ արեգակ,
Լուսին, շուրջ կապե դուն սուգի մանյակ,
Անցավ մեր երկրեն հարավի խորշակ,
Չորցուց, թոռմեցուց ծառ-ծաղիկ համակ:

Րոպե մը չանցավ ու հայոց խեղճեր,
Ինկան սուրին տակ խուժանին ահեղ:
Ժամեր ու դպրոց բոցի մեջ կորան,
Բյուրավոր հայեր անխնա մեռան:

Պարապ է ավա՜ղ, հարուստ Ատանան,
Մոխիր է դարձեր ամբողջ Կիլիկյան,
Միայն ապրեցավ Հաճընը սիրոյն,
Ինչո՞ւ չի շարժիր ապառաժ Զեյթուն:

Երեք օր գիշեր կրակը մեջեն,
Թշնամվույն սուրը, գնդակը դրսեն,
Ջնջեցին հայը երկրին երեսեն,
Արյուն կը վազե մեր ջինջ գետերեն:

Ալ բավ է որքան վատերուն լուծը
Կրեցինք, թողունք մեր լացն ու կոծը,
Օտարին տունը ալ չէ ապահով,
Հայ հողի վրա մեռնինք մենք փառքով:


Adana Song on Youtube

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد